جزئیاتی تازه درباره کار مشترک محسن چاوشی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می کند.
در صد و سی و ششمین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی تیتراژ مجموعه «شهرزاد» به عنوان یکی از مشهورترین محبوب ترین و پرتیتراژترین سریال های مرتبط با شبکه نمایش خانگی رفتیم که هم به لحاظ تعداد موسیقی تیتراژ ها و هم به لحاظ دانلود تک آهنگ هایش در فضای مجازی بی تردید یکی از پرطرفدارترین ها میان بینندگان است. ملودی هایی که به واسطه محتوای ارائه شده ای که در سه فصل این سریال پرفراز و نشیب پیش روی مخاطبان قرار گرفت منبع سرشاری برای تولید اشک و آه میان مخاطبانش شد و شرایطی را ایجاد کرد که هم خوانندگان هم آهنگسازان و هم ترانه سرایانِ هرکدام از این آثار به ویژه محسن چاوشی لحظه به لحظه به محبوبیتشان در جامعه مخاطب افزوده شود.
وقتی «شهرزاد» رکورد ها را شکست
فرآیندی بسیار پرخبر که دربرگیرنده قصه ها حکایت ها و حواشی رسانه ای متعددی بود و شرایطی را ایجاد کرد که مجموعه «شهرزاد» به واسطه حضور جمعی از بهترین بازیگران سینما تئاتر و تلویزیون آن سال ها که تقریباً برای اولین بار تجربه بازی در یک سریال به سبک و سیاق سریال های خارجی بر بستر پلتفرم ها را به دست آورده بودند تبدیل به یکی از پرمخاطب ترین مجموعه های نمایشی آن سال های کشورمان شود. فضایی که تا آن روز کمتر تجربه شده بود اما شرایط اجتناب ناپذیر ظهور و بروز پلتفرم ها و کلیدواژه ای به نام «شبکه نمایش خانگی» با سریال «شهرزاد» مسیر جدیدی را برای هنر های تصویری ایران باز کرد که هم با چالش های بسیار زیادی رو به رو شد و هم دربرگیرنده نکات مثبت و منفی بسیاری بود که همچنان نیز ادامه دارد. چارچوبی به شدت اثرگذار و عمیق که اکنون هم می تواند به عنوان فرصت و هم می تواند به عنوان تهدید محسوب شود که تعمق و تمرکز روی این چارچوب ها مشتمل بر ملاحظاتی است که می بایست در فرصت های رسانه ای متعدد مورد کنکاش قرار گیرد.
اما آنچه از «شهرزاد» می تواند در این گزاره رسانه ای فارغ از بررسی اجمالی محتوای این مجموعه مورد کنکاش قرار گیرد و بهانه ای برای یک رجعت خاطره انگیز به این سریال پرحاشیه اما دارای کشش به حساب آید موسیقی تیتراژ ها و اساساً ملودی سریال است که بازهم نشان از ذکاوت و هوشمندی کارگردان اثر برای استفاده درست و به جا از چارچوب هایی است که در جریان فعالیت های موسیقایی کشورمان حاکم بود. شرایطی هدف مند که کارگردان و اتاق فکر سریال «شهرزاد» کوشیدند با استفاده از هنرمندانی که در آن روزگار نبض مخاطب را در دست داشتند بهره های فراوانی برای تبلیغ و جذب مخاطب ببرند و شرایطی را ایجاد کنند که این سریال علاوه بر جذابیت هایی که در قصه بازیگران مشهور و دیگر مولفه هایش داشت از موسیقی نیز برای آنچه در جهت جذب مخاطب و جامعه هدف خود مدنظر داشت بهره های فراوانی ببرد. گرچه در این راه با حواشی بسیار زیادی هم رو به رو شدند که خود در برگیرنده حکایت ها و قصه های پیچ در پیچ دیگری است.
قصه پرحاشیه کارخانه تولید «مگاهیت»
مسیری که در سه فصل منجر به تولید چندین اثر مستقل فارغ از مسیر آهنگسازی اثر شد و شرایطی را ایجاد کرد که دست اندرکاران مجموعه یک بسته موسیقایی مجزا به نام «شهرزاد» در فضای مجازی منتشر کرده و فضایی را مدیریت کنند که آثار به جای مانده از تیتراژ ها بتواند به عنوان مولفه ای پایدار در جهت ماندگاری طولانی سریال در اذهان عمومی نقش موثری ایفا کند. مسیری که نام هنرمندانی چون علیرضا قربانی محسن چاوشی سینا سرلک امین بانی و دیگران به خودی خود قدرت و توانمندی لازم را برای چنین هدفی داشت و اتفاقاً هم منجر به ایجاد شرایطی شد که مخاطبان در بسیاری موارد قبل از محتوای تصویری «شهرزاد» موسیقی تیتراژهایش را به عنوان معرف سریال در ذهن خود ثبت می کردند. راهی پرچالش که بسیار هم پرحاشیه بود اما توانست سریال «شهرزاد» را به عنوان یک مجموعه دارای رکورد در حوزه موسیقی تیتراژ ها معرفی کند.
طبیعتاً آنچه پیرامون موسیقی سریال «شهرزاد» انجام گرفته در نوع خود اقدام هوشمندانه ای است که بعد ها موجب ایجاد مسیر جدیدی در حوزه موسیقی تیتراژ ها به ویژه شبکه نمایش خانگی شد و نشان داد که اگر در جریان تولید یک سریال ملودرام که حسن فتحی نشان داده مولفه هایش را به خوبی بلد است کمی هوشمندانه در فضا قدم بزنیم می توانیم دستاورد های خوبی را از آنچه برای جلب مخاطب مد نظر داریم به دست بیاوریم. فضایی پر ریسک که هم دعوا دارد هم حاشیه هم شائبه ایجاد می کند و هم دربرگیرنده مراودات پیدا و پنهانی است که شاید به زودی عیان و رسانه ای نشود ولی قطعاً در آینده می تواند چراغ راهی برای قضاوت درباره جریانی باشد که توانسته تا حدی مسیر سفارش های مرتبط با موسیقی تیتراژ ها را هم تغییر دهد و در این راه با چالش های زیادی نیز همراه شود.
«شهرزاد» نام مجموعه ای نمایشی به نویسندگی نغمه ثمینی و حسن فتحی است که فصل اول آن سال ۱۳۹۴ در ۲۸ قسمت فصل دوم سال ۱۳۹۶ در ۱۵ قسمت و فصل سوم آن زمستان سال ۱۳۹۶ و خرداد ۱۳۹۷ در ۱۶ قسمت از شبکه نمایش خانگی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه ای که محمد امامی مرد پرحاشیه سینما و سریال های آن دوران تهیه کننده اش بود و به دلیل ساختار داستانی و حضور بازیگران ستاره توانست به عنوان یکی از پرفروش ترین و پرمخاطب ترین سریال های شبکه نمایش خانگی لقب بگیرد. سریالی که حسن فتحی در روزگاری که تب «شهرزاد» بالا گرفته بود در صفحه اینستاگرامی اش ابراز امیدواری کرد تا بتواند فصل چهارم آن را نیز تولید کند. مسیری که تا به امروز محقق نشده و فتحی و یارانش مشغول تولید و ساخت تجربه های دیگری در عرصه سریال سازی به ویژه در شبکه نمایش خانگی هستند.
داستان سریال هم در سال ۱۳۳۲ و زمامداری مرحوم محمد مصدق در پست نخست وزیری دوره پهلوی اتفاق می افتد. «شهرزاد» دانشجوی پزشکی و «فرهاد» دانشجوی ادبیات و روزنامه نگار عاشق یکدیگرند و می خواهند ازدواج کنند. در این مسیر اما پدران این ۲ فرمان بردار شخصی متنفذ و ثروتمند به نام «بزرگ آقا» هستند. شرایط به گونه ای پیش می رود که تحولات ۲۸ مرداد فرهاد روزنامه نگار و طرفدار مصدق را به دلیل اتهام به قتل و توطئه علیه سلطنت به پای چوبه دار می کشد اما بزرگ آقا او را نجات می دهد. پس از این ماجراست که فرهاد برای ازدواج با شهرزاد تصمیم جدی می گیرد. همه غیر از پدر شهرزاد از این تصمیم خوشحال اند زیرا او میلی به این ازدواج ندارد. از آن طرف بزرگ آقا دختری به نام «شیرین» دارد که با پسرعموی خود «قباد» ازدواج کرده است. قبادی که هیچ احساس عاشقانه ای به این دختر بدزبان و مغرور ندارد. اما به جهت اینکه بزرگ آقا پدر شیرین است چاره ای جز سکوت ندارند.
داستان شهرزاد قباد و فرهاد
ازسوی دیگر قباد و شیرین بچه دار نمی شوند و دائم براین که چه کسی مشکل دارد و بچه دار نمی شود با هم مشاجره می کنند. در این مسیر بزرگ آقا که دیگر از آن ها بسیار خسته شده و احتیاج به وارث دارد تصمیم می گیرد برای دامادش قباد زن بگیرد تا ببیند مشکل از کیست و پس از خود وارثی داشته باشد. یک شب که پدر شهرزاد پیش بزرگ آقا می رود و گلایه می کند که دوست ندارد فرهاد با این که پسر دوست قدیمی اش است با دخترش ازدواج کند بزرگ آقا شهرزاد را برای قباد خواستگاری می کند. وقتی این خبر به گوش شهرزاد می رسد ناراحت می شود و سعی بر این دارد که از انجام این کار امتناع کند ولی پدرش و بزرگ آقا در این تصمیم مصمم هستند و فرهاد نیز از این خبر حالش بد می شود و در پی این است که مانع این اتفاق و ازدواج شود.
شهرزاد و فرهاد تصمیم به فرار به سمت شیراز می گیرند ولی «اکرم» که شاگرد «سعیده» دوست صمیمی و خیاط شهرزاد است ماجرای فرار فرهاد و شهرزاد را لو می دهد و بزرگ آقا آن ها را به تهران برمی گرداند؛ حال شهرزاد و فرهاد در بدترین حالت ممکن است تا اینکه بزرگ آقا برای صحبت کردن با شهرزاد به خانه جمشید پدر شهرزاد می رود. او برای راضی کردن شهرزاد برای ازدواج با دامادش قباد جانِ فرهاد را وسط می کشد و می گوید اگر عروسی تو و فرهاد به سرانجام برسد خانواده مقتول که فرهاد متهم به قتل پدر آن خانواده است قصد جان فرهاد را می کنند و فرهاد را می کشند. شهرزاد برای نجات جانِ فرهاد راضی به وصلت با قباد می شود و این تصمیمش را به فرهاد می گوید و با قلبی شکسته از فرهاد جدا می شود. تا شب عروسی قباد نمی داند که عمویش بزرگ آقا می خواهد چه کسی را برایش بگیرد و حتی شهرزاد را نمی شناسد و از آن طرف بزرگ آقا در حال راضی کردن یگانه دخترش شیرین است که راضی به این ازدواج باشد چون این ازدواج به صلاح همه آن ها است و شیرین قبول می کند که شهرزاد زن دوم شوهرش باشد تا وارثی بیاورد.
در شب عروسی قباد که مست است بر سر سفره عقد و در حالی که تور را از چهره شهرزاد کنار می زند عاشق شهرزاد می شود و لبخند رضایتی از این که بزرگ آقا همسری خوب برایش در نظر گرفته می زند؛ شهرزاد نیز حالت استرس و ترس و نگرانی دارد و در شب عروسی به تن هایی به خانه مشترکش با قباد می رود به دلیل اینکه بزرگ آقا از قباد می خواهد که در شب عروسی اش با شهرزاد در انجام مأموریت انتقام از قاتلان همسر و پسران بزرگ آقا او را یاری کند.
بزرگ آقا فردای عروسی دخترش شیرین را نزد عمه هایش در کرمان می فرستد تا قباد راحت بتواند با شهرزاد رابطه برقرار کند. پس از برگشتن شیرین از کرمان بزرگ آقا قانونی می گذارد که قباد باید فقط هفته ای یک بار به دیدن شهرزاد برود. شیرین می خواهد برای برگشتن خودش از کرمان سفره بی بی نور بیندازد. در همین سفره کل کلی میان ۲ هوو پیش می آید که ناگهان حال شهرزاد بد می شود و او را به بیمارستان می برند. در بیمارستان مشخص می شود که شهرزاد از قباد حامله است و این آغاز ماجرایی طولانی می شود که خود دربرگیرنده قصه ها و داستان های دیگری است.
البته براساس آنچه از معرفی این سریال در فضای مجازی وجود دارد قرار بود نام این سریال «روزی روزگاری عاشقی» باشد که بعد ها به نام «شهرزاد» تغییر پیدا کرد. فرآیندی که بعد از کارگردانی سریال های پرطرفداری چون «پهلوانان نمی میرند» «مدار صفردرجه» «میوه ممنوعه» و «شب دهم» در زمره یکی از موفق ترین سریال های حسن فتحی محسوب می شود که هوش و ذکاوت زیادی در حوزه مخاطب سنجی با استفاده از قصه های ایرانی دارد. قصه هایی که هم جواری خوبی هم با موسیقی دارد و توانسته تبدیل به یکی از مولفه های اصلی جذب مخاطب سریال های این کارگردان بشود.
علی نصیریان شهاب حسینی ترانه علیدوستی مصطفی زمانی پریناز ایزدیار مهدی سلطانی محمودپاک نیت ابوالفضل پورعرب امیر جعفری آتنه فقیه نصیری رضا کیانیان جمشید هاشم پور هومن برق نورد پرویز فلاحی پور گلاره عباسی غزل شاکری رویا نونهالی فریبا متخصص سهیلا رضوی مهدی سلطانی نسیم ادبی مونا احمدی امیرحسین رستمی مینا وحید پانته آ پناهی ها رامین ناصرنصیر امیرحسین فتحی جمشید گرگین مهران نائل فرشید صمدی پور پرویز بزرگی محمد یگانه ناهید مسلمی ساقی زینتی نهال دشتی منوچهر زنده دل محمدهادی قمشی حمیدرضا آذرنگ پانیبال شومون عباس ظفری رضا نجفی پاشا جمالی پریسا صبوری نژاد مهدی علیپور معصومه بیگی سام نوری محسن نقیبیان حسین سحرخیز شکرخدا گودرزی امیرکاوه آهنین جان امان رحیمی سیامک حلمی مرتضی رستمی جواد زیتونی فرهاد مهدوی هوتن شاطری پور امیرحسین شریعتمداری محسن مروی شهاب اشکان بهزاد داوری پوریا میاندهی الهام نامی احمد لشینی مهسا نصیری بهشته آلیان زری اماد کامران ریحانی پور مجید سعیدی بهنام قربانی پرویز بشردوست هم از جمله هنرمندانی بودند که در این سریال به نقش آفرینی پرداختند.
طبیعتاً پرداخت رسانه ای به آنچه بر «شهرزاد» گذشته از ماجرای پرحاشیه تهیه کنندگی اش گرفته تا موارد دیگر دربرگیرنده ابعاد بسیار مختلف و البته پیچیده ای است که در آن روزگار به شدت مورد توجه رسانه ها و منتقدان قرار گرفت و شرایطی را ایجاد کرد که هم در حوزه تولید و هم در حوزه های محتوایی اظهار نظرات مثبت و منفی زیادی درباره این سریال پرطرفدار ارائه شود. شرایطی که در برخی مقاطع فشار سنگینی را روی تیم تولید اعمال کرد و در برخی موارد هم موجب تمرکز بیشتر از سوی مخاطبان شد تا به واسطه همین حواشی خواسته یا ناخواسته برای تماشای «شهرزاد» در فصول مختلفش ترغیب شوند. شرایطی که به عنوان یک تمهید رسانه ای نیز تلقی و موجب سوءتفاهم هایی هم شد اما هرچه بود به قدری این ماجرا پیچیده و پرسش برانگیز بود که همچنان هم مبهم باقی مانده و بهتر است در مجالی دیگر مورد توجه قرار گیرد.
از این رو بهتر است در این گزاره رسانه ای به موسیقی تیتراژ های سریالی بپردازیم که هرکدام در روزگار انتشار سر و صدای زیادی به پا کردند و بسیار هم مورد استقبال مخاطب قرار گرفتند. مسیری که به واسطه همکاری های قبلی فتحی با این عوامل در قسمت های نخست با تیتراژخوانی علیرضا قربانی روی شعری از مرحوم افشین یداللهی آغاز شد اما چیزی نگذشت که این همکاری قطع و در مدت زمان کوتاهی به خوانندگانی چون حسن چاوشی سینا سرلک و امین بانی منتهی شد. شرایطی که به قدری مورد توجه بینندگان قرار گرفت که سازندگان سریال را بر آن داشت تا در فواصل زمانی مختلف در کنار موسیقی متن امیرتوسلی به فکر ساخت تک آهنگ ها و نماهنگ های مستقل دیگری هم باشند.
حسن فتحی در یکی از گفتگو های رسانه ای خود درباره از هم پاشیده شدن مثلث موفق قربانی خلعتبری و یداللهی از قسمت پنجم سریال «شهرزاد» گفت: ما دوستان خیلی خوبی هستیم و خواهیم بود اما در کار ممکن است با یکدیگر اختلاف سلیقه پیدا کنیم. ما همان جر و بحث های «شهرزاد» را در زمان سریال «مدار صفر درجه» هم داشتیم اما نتیجه خوبی در آن فیلم شد. به نظر من فردین در سریال «شهرزادم خیلی خسته بود. از یک جهت حال او را می فهمیدم ولی من در شبکه نمایش خانگی دنبال فرمولی می گشتم که بتوانیم مردم کوچه و بازار را با این فضا آشتی دهیم. فقط بدانید خود فردین خلعتبری از سریال «شهرزاد» انصراف داد و این را خیلی ها نمی دانند.
وی ادامه داد: من به حرمت دوستی با او به خودم اجازه ندادم که درباره این موضوع صحبت کنم و سکوت کامل کردم اما واقعیت این است که از قسمت چهارم یا پنجم فردین خلعتبری دچار مشکل جدی با تهیه کننده کار شد. من هم تلاش کردم این موضوع به نتیجه برسد اما نرسید. برای اولین بار می خواهم بگویم که ترانه آقای محسن چاوشی را هم از سه هفته قبل از رفتن فردین خلعتبری به من داده بودند و گفتند گوش کن و اگر دوست داشتی استفاده کن. اما من به ترانه محسن چاوشی گوش نداده بودم چون فکر می کردم در حال کار با آقای خلعتبری هستیم و باید اصولی رفتار کنیم و خواننده ما هم آقای علیرضا قربانی است. وقتی فردین در قسمت سوم یا چهارم عدم تمایل نسبت به کار نشان داد ما موسیقی نداشتیم و پس از یک ماه به کار آقای چاوشی گوش کردم و دیدم که چقدر خوب است. اتفاقاً به آن چیزی که مدت ها درباره آن با فردین صحبت می کردیم هم نزدیک بود. من و فردین تلاش کردیم آن مثلث باقی بماند اما با اعلام انصراف فردین از ادامه کار ما ناگزیر بودیم که با یک شخص جدید همکاری کنیم. من به احترام فردین خلعتبری به تهیه کننده سریال گفتم که درباره انتخاب آهنگساز جدید نظر نمی دهم و امیر توسلی انتخاب من نبود. هرچند او پیشنهاد تهیه کننده سریال بود اما در مدت زمان همکاری مشکلی با همدیگر نداشتیم و از خروجی کارش در مجموع راضی بودم. متأسفانه جو رسانه ای و مطبوعاتی سرتا پا دروغ شکل گرفت و من پس از رفتن فردین صلاح دانستم که سکوت کنم. این را هم بگویم که تهیه کننده های «شهرزاد» درباره حضورمحسن چاوشی دخالتی نداشتند و او به من تحمیل نشد.
کارگردان سریال «شهرزاد» درباره تماس تهیه کننده ها با علیرضا قربانی به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: به خاطر دارم پس از انصراف فردین خلعتبری تهیه کننده سریال با آقای علیرضا قربانی تماس گرفت اما ایشان یک تصمیم حرفه ای گرفت و گفت چون آقای خلعتبری من را به این پروژه آورد پس من هم ترجیح می دهم که نباشم. برای من هم یک تصمیم زیبا و قابل درک بود.
محسن چاوشی خواننده ای که به واسطه حضورش در اغلب موسیقی تیتراژ های سریال «شهرزاد» هم موجب افزایش محبوبیت خود میان مخاطبان موسیقی و هم افزایش آمار مخاطبان این مجموعه داستانی شده بود از جمله هنرمندانی است که طی سال های اخیر کمتر تن به مصاحبه داده و برای خود حاشیه امنی درست کرده که به واسطه همین مصاحبه نکردن ها می تواند به روشی که در موسیقی انتخاب کرده ادامه دهد. شرایطی که این بار در مسیر تولید و پخش تک آهنگ های پرطرفداری که به عنوان موسیقی تیتراژ سریال «شهرزاد» پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
او را ناگزیر به انجام مصاحبه های کمی کرد که بتواند در آن از دغدغه های حضورش برای همکاری با عوامل این سریال و دیگر ماجرا های مربوط به موسیقی اش حرف بزند. البته ناگفته هم نماند که در لا به لای حضور پررنگ محسن چاوشی در سریال «شهرزاد» اتفاقات و حواشی زیادی هم رخ داد که گاه و بیگاه حضور این خواننده در قسمت های پیش رو را تحت تاثیر می داد اما هر چه بود شرایطی را برای گروه تولید اثر مهیا کرد که از این خواننده پرطرفدار بهترین بهره برداری را داشته باشند.
وی در یکی از گفتگو های رسانه ای اش بود که ضمن تاکید بر وسواسی بودن خود برای تیتراژخوانی توضیح داد: مواجهه من با پیشنهاد های مرتبط با خوانندگی تیتراژ در وهله اول دلی است. باید حضورم در یک پروژه معنا و مفهوم درستی داشته باشد و صرفاً این طور نباشد که چون من محسن چاوشی هستم به همه پیشنهاد هایی که در این حوزه می شود جواب مثبت بدهم. این کار نتیجه ای را که دلخواه من است به همراه نخواهد داشت زیرا معتقدم موسیقی و صدا باید به عنوان یکی از عناصر فیلم به اصالت یک اثر سینمایی کمک کنند.
منظورم از حضور درست این است و نه هیچ چیز دیگری. بخش دیگرش هم وسواس هایی است که دارم. باید فیلم و سناریو را دوست داشته باشم و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و خلاصه اش اینکه برایم جذاب باشد. بقیه اش مسائل آن چنان مهمی نیست. مساله مالی برای من جزو آخرین گزینه هاست. ترجیح می دهم جایی باشم که حضورم موثر بوده و امیدوارم توانسته باشم حرفم را واضح به گوش مردم برسانم.
وی درباره سریال «شهرزاد» و رفاقتش با تهیه کننده پرحاشیه اش هم بیان کرد: سریال «شهرزاد» را بسیار دوست دارم چون همان اول که سناریو فیلم را خواندم حس کردم کار باشخصیت و آبروداری است و با فیلم های دیگر در این ژانر فرق دارد. ضمن اینکه قبلاً هم به این نکته اشاره کردم که دوستی من با محمد امامی و رابطه بسیار خوبی که بین ما به عنوان ۲ دوست برقرار است باعث شد بیشتر به این پروژه اعتماد کنم. این پروژه ها اگر خروار خروار پول هم پشت شان باشد اگر همدلی درست و اصولی در فضای آن وجود نداشته باشد هیچ تضمینی مبنی بر موفقیت در آن ها وجود ندارد. تمام جذابیت های سینمایی این اثر یک طرف و تیم سازنده اش هم یک طرفِ این جذابیت های دوست داشتنی هستند. به هر صورت این اتفاق افتاد و امیدوارم ماحصل آن خوب شده باشد.
چاوشی در بخش دیگری از این گفت و گوی رسانه ای بود که در پاسخ به پرسشی مبنی بر انتخاب بهترین تک آهنگی که برای این سریال خوانده گفت: واقعاً سخت است که بخواهم کاری را انتخاب کنم چون هر کدام شان موقع تولد دنیای مخصوص به خودشان را داشتند و انگار در هر کدام از این قطعات با هم بزرگ شدیم و به هم وابسته ایم. اما باید بگویم «کجایی» اما حال ویژه تری برایم دارد. البته این دلبستگی ها خیلی طولانی مدت نیستند. همیشه سعی می کنم مدت وابستگی با کار های گذشته ام خیلی طولانی نشود. این وابستگی کمی خطرناک است و مسیر را برای کار های بعدی سخت می کند. ترجیح می دهم به جای شیفتگی توقعم را از خودم مدام بالا و بالاتر ببرم. اما مثل همه مردم که با شنیدن این کار در خلوتشان حس و حال خاص و شخصی داشتند من هم با همه کارهایم به ویژه «کجایی» دنیای قشنگ و البته عجیبی داشتم.
چاوشی اما در یکی دیگر از گفتگو های رسانه ای اش بود که درباره حضور فردین خلعتبری و علیرضا قربانی در قسمت های نخست سریال و اضافه شدن او در ادامه که شایعات زیادی را در پی داشت تصریح کرد: فکر می کنم موضوع حضور من ربطی به ماجرای رفتن آقای قربانی و خلعتبری نداشت. یک موضوع درون گروهی بود که پیش از اضافه شدن من به سریال در موردش تصمیم گیری شده بود. خیلی در جریانش نیستم و نمی توانم درباره این مسأله قضاوت درست و منصفانه ای داشته باشم. پس ترجیح می دهم درباره اش حرفی نزنم.
وی در جواب سوال دیگری مبنی بر جبهه گیری برخی پس از حضور وی و سینا سرلک در سریال «شهرزاد» و شائبه تقابل موسیقی سنتی و موسیقی پاپ در تولید موسیقی تیتراژ این سریال توضیح داد: اصولاً همیشه این طوری است که یک سری با چیزی موافق اند و یک سری دیگر مخالف. آن هایی که صرفاً تحسین می کنند همیشه تحسین می کنند و آن دسته دیگر هم که طبق معمول همیشه می تازند. من اصلاً چنین قصدی نداشتم و بحث تقابل و این چیز ها حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد. فقط سعی کردم بر اساس استاندارد هایی که در ذهن دارم کار درست و شایسته ای بسازم که آبرودار باشد. اگر بخواهم همیشه خودم را درگیر این چیز ها کنم که نمی توانم کار کنم. در واقع نمی توانم مدام هوش و حواسم را به این معطوف کنم که دیگران چه می خواهند و چه می گویند. بین این خواسته ها و آن چیزی که من فکر می کنم باید به یک نقطه درست و اصولی برسم که بشود اسمش را گذاشت نتیجه خوب. بین این دو طیفی که گفتم یک طیف پروسواس و ریزبین و نکته سنج هم وجود دارد که نگاه و نظرشان بیشتر کمکم می کند. بعضی ها انصاف شان به تعصب شان می چربد.
این خواننده موسیقی پاپ درباره فراگیری آثاری که در سریال «شهرزاد» تولید کرده بیان کرد: مهم ترین عاملش این بود که کار ها خیلی دلی ساخته شد. یعنی اصلاً شکل و شمایل سفارشی نداشتند. اگرچه در ظاهر این طور به نظر می رسد اما واقعاً خودشان شکل گرفتند. مطمئناً وجود یک تیم حرفه ای فیلمساز هم در این زمینه نقش بسیار موثری داشت. اینکه آن ها می دانستند و این هوش و درایت را داشتند که از امکان موسیقی درست و به جا استفاده کنند. هیچ کدام از این ۲ بخش موسیقی و فیلم فدای هم نشدند و هر کدام به صورت مستقل به عنوان یک پکیج به درک و دریافت بهتر اثر کمک کردند. بعضی وقت ها همه چیز دست به دست هم می دهد تا یک اثر گل کند.
سینا سرلک خواننده موسیقی ایرانی هنرمندی که طی این سال ها آنچنان که باید قدر شاگرد ممتاز بودن مرحوم محمدرضا شجریان را ندانسته چندی پیش بود که در یکی از گفتگو های رسانه ای خود درباره قطعه «تن ها امید زندگی» و دیگر همکاری هایش با سریال «شهرزاد» توضیح داد: این کار سال گذشته از سوی تهیه کننده و کارگردان سفارش داده شد و در همین راستا با پدرام کشتکار برای ساخت اثر صحبت کردم و نهایتاً کار روی شعری از علیرضا شجاع پور آهنگسازی و تنظیم شد و بنده با تمام وجود و عشق این اثر را خواندم به همین خاطر یکی از کار هایی است که بسیار دوست دارم. از طرفی حال و هوای این قطعه برای بسیاری از مردم دنیا در طول زندگی شان پیش آمده و به همین دلیل به راحتی با آن همذات پنداری خواهند کرد. امیدوارم هموطنان عزیزم نیز با این کار و دیگر کار ها همچون «برخیز» «چه کنم» «کوچه های عاشقی» «زیر سقف دودی» که منتشر کرده ام و کار هایی که به انتشار خواهم رساند ارتباط خوبی برقرار کنند و برایشان به آثاری نوستالژیک تبدیل شود.
خواننده سریال «شهرزاد» اظهار کرد: این کار پس از گذشت یک سال با نظر استاد فتحی در قسمت نهم فصل دوم و در یکی از سکانس های بسیار حساس و احساسی پخش شد که نشان از استادی تمام عیار ایشان دارد که چقدر دقیق و استادانه در کارهایشان تصمیم گیری می کنند و بی دلیل نیست که وی جزو موفق ترین و ارزشمندترین کارگردانان عصر ما هستند.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که پس از گذشت مدت زمانی از حضور سینا سرلک در پروژه «شهرزاد» خبر های به گوش رسید که وی به دلیل برخی از اختلافاتی که وجود داشت از پروژه کناره گیری کرده است. مسیری که گفته می شد بخشی از آن مربوط به اختلافاتی است که بین او و محسن چاوشی به وجود آمده فرآیندی که وی در یکی از برنامه های «دورهمی» مهران مدیری آن را تکذیب کرد اما ماجرا در نهایت به مسیری هدایت شد که هم زمان با انتشار قسمت یازدهم «شهرزاد» و حذف نام سینا سرلک از این قسمت وی با انتشار پستی اینستاگرامی از «شهرزاد» کناره گیری کرده تا ماجرا های شهرزاد وارد فاز جدیدی شوند.
وی در این پست نوشته بود: «پخش صدای من در قسمت ۹ «شهرزاد» به قدری باعث ناراحتی برای عده ای شد که در قسمت یازدهم صدای من و نام من از این سریال حذف شد. ممنون از جناب فتحی عزیز که بنده را به فصل دوم «شهرزاد» دعوت کردند و از آن عده هم که مرا از این سریال حذف کردند ممنونم. یا حق»
امین بانی دیگر خواننده موسیقی تیتراژ سریال «شهرزاد» که به واسطه روابط حسنه و صمیمانه ای که با شهرام توسلی آهنگساز سریال داشت به این مجموعه پیوست چندی پیش بود که درباره حضورش در موسیقی تیتراژ سریال «شهرزاد» بیان کرد: من مدتی به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود و شرایط چندان مساعدی هم برای فعالیت نداشتم تا اینکه یکی از همین روز ها با من تماسی گرفته شد. وقتی جواب دادم و از طرف مقابل خواستم تا خود را معرفی کند گفت: «من امیر توسلی هستم». من از این هنرمند به دلیل فعالیت های متعددی که در صدا و سیما سریال ها و فیلم های مختلف سینمایی که در آن ها به عنوان آهنگساز حضور داشت ذهنیت بسیار خوبی داشته و با کارهایش کم و بیش آشنا بودم به همین جهت برایم جالب بود که چه طور چنین آهنگسازی با من تماس گرفته است.
وی افزود: وقتی امیر توسلی خود را به عنوان آهنگساز سریال «شهرزاد» معرفی کرد واقعاً هول شدم و برایم جالب بود که چنین هنرمند ارزشمندی با من تماس گرفته است و وقتی هم دوباره گفت که چند سال پیش با من تماس گرفته و من به او گفتم مشغول انجام فعالیت هستم ماجرا برایم جالب تر شد. به هر حال او در این تماس تلفنی به من گفت: «اوضاع الانت چه طور است؟» و گفتم الان آزادم و با تهیه کننده ای کار نمی کنم. او با این پاسخ من پیشنهاد خوانندگی سریال «شهرزاد» را داد و این افتخار بزرگ را نصیبم کرد. به نظر من این اتفاق خواست خدا بود که امیر توسلی را در آن شرایط بسیار بد جسمانی که داشتم مقابل مسیر حرفه ای ام قرار و موجب شد تا من در سریال «شهرزاد» حضور داشته باشم. او برای من انسانی فراتر از یک آهنگساز است که نقش بسیار بزرگی در زندگی هنری و حتی خارج از فعالیت های موسیقایی ام دارد.
امیر توسلی آهنگساز سریال «شهرزاد» هم در یکی از گفتگو های رسانه ای خود بود که درباره موسیقی متن و نحوه حضورش در پروسه انتخاب تیتراژ و موسیقی های انتخابی این مجموعه داستانی پرطرفدار توضیح داد: همه آنچه که به عنوان موسیقی در «شهرزاد» وجود دارد از فیلتر من رد می شود. انتخاب موسیقی های زمینه در فصل یک با آقای میرعلی نقی بود و در فصل دوم هم من آن ها را انتخاب کردم که سعی کردم قطعات کمتر شنیده شده باشند. من در زمینه انتخاب موسیقی های پس زمینه هم سعی کردم موسیقی ها را به نحوی انتخاب کنم که هم خود موسیقی و هم شعر آن کاملاً با اتفاقات صحنه منطبق باشد. مثل سکانسی که شهرزاد و فرهاد با هم در حال گفتگو هستند و در نهایت به نگاه عاشقانه شهرزاد و رفتنش به داخل اتاق ختم می شود و قباد هم دنبالش می رود. این قطعه کاملاً بیانگر لحظاتی است که بین آن ها اتفاق می افتد و هر آنچه که در شعر و موسیقی گفته می شود کاملاً در این راستا قرار دارد. حتی ما بعد از گذشت چند قسمت در لابه لای فیلم کلیپ های داریم که موسیقی و شعرش برای آن سکانس ساخته شده است.
آهنگساز سریال «شهرزاد» درجواب سوالی مبنی براینکه به نظر می آید قطعات محسن چاوشی برای تیتراژ به گونه ای هستند که انگار مستقل اند و آنچنان ربط و ارتباط مستقیمی با آن قسمت ها ندارند تصریح کرد: شعر مهم ترین عنصرِ تعیین کننده این موضوع است. کلامِ قطعات چاوشی همگی مربوط به اتفاقی بوده که در آن سکانس ها افتاده در تیتراژ هم اتفاقات کلی تبدیل به یک ترانه شده اند. در ابتدای یک فصل ممکن است مثلاً موسیقی قسمت اول از نظرت کمی نامربوط باشد ولی وقتی فصل تمام می شود یا به نقطه خاصی می رسد متوجه این مجموعه تیتراژ می شوی و برایت کاملاً معنادار می شود. در موسیقی هم چون ساختار موسیقی ما منطبق بر سال نبوده طبیعتاً موسیقی روز است. درباره انتخاب محسن چاوشی هم باید بگویم طبیعتاً در پروژه ای با این سطح و اندازه ترجیح می دهی خواننده ای را انتخاب کنی که علاوه بر این که به فضای ذهنی تو نزدیک تر است صدایش هم بهتر روی کار بنشیند و بتواند سکانس های مورد نظرت را ساپورت کند. به هر حال اگر هر کدام از خواننده ها می آمدند تأثیر خاصی روی آن سکانس می گذاشتند ولی از نظر من و تیم تولید صدای چاوشی مناسب تر بود. به هر ترتیب انتخاب محسن چاوشی یک تصمیم جمعی بود اما در نهایت وقتی تصمیم گرفتیم ساختار موسیقی تیتراژ این گونه باشد از نظر من انتخاب محسن چاوشی بهتر بود.
وی در بخش دیگری از این گفت و گوی رسانه ای ضمن اشاره به همکاری با امین بانی و محسن چاوشی گفت: به هر حال این اجماع بین تولیدکنندگان وجود داشت اما در نهایت چون این نخ تسبیح توسط من شکل می گیرد به طور معمول نظر آخر درباره این که قطعه ای باشد یا نباشد را من می دادم. نظراتی که بین مان رد و بدل می شد هم کمتر درباره ملودی قطعه و این چیز ها بود و بیشتر درباره ترانه و ساختار تنظیم صحبت می کردیم چون من باید مقدمه و موخره برای آن درست می کردم و در نتیجه باید اِلمان هایی از موسیقی فیلم در آن می آمد.
توسلی در یکی دیگر از گفتگو های تصویری اش عنوان کرد: به اعتقاد من خواننده و سریال به هم برای دیده شدن کمک می کنند و من این شرایط را در سریال «شهرزاد» تجربه کردم. البته که من تصور نمی کنم اگر هر خواننده دیگری غیر از محسن چاوشی امین بانی و سینا سرلک در این سریال حضور پیدا می کرد مشهور می شد اما طبیعتاً بر این باورم که آثاری که در این سریال پیش روی مخاطبان به عنوان موسیقی تیتراژ قرار گرفت بسیار در دیده شدن سریال موثر بود و توانست یکی از مولفه های مهم موفقیت این مجموعه تلویزیونی در شبکه نمایش خانگی باشد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "جزئیاتی تازه درباره کار مشترک محسن چاوشی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "جزئیاتی تازه درباره کار مشترک محسن چاوشی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی"، کلیک کنید.